معمای اصلاح الگوی مصرف
سال1388 از سوی رهبری، سال اصلاح الگوی مصرف نامیده شد. این نامگذاری با توجه به شرایط اقتصادی داخل و خارج از کشورشايد مناسب ترین مقطعی باشد که می تواند جدا از مدیریت بحران به رفتارهای فردی و جمعی در استفاده بهینه از منابع و انرژی سامان دهد. بویژه در شرایطی که دولت و بطور کلی حاکمیت قصد دارد در سال 88 طرح تحول اقتصادی و هدفمند کردن یارانه ها را به اجرا برساند.
البته همه می دانیم که هر چند این طرح شامل مقولات مثبتی در اقتصاد ایران می باشد، ولی با نامگذاری سال 88 به نام اصلاح الگوی مصرف این گونه احساس می شود که حاکمیت سعی دارد با تبلیغ مصرف کمتر بویژه در حوزه انرژی مشکلاتی ممکن است با با اجرا شدن هدفمند کردن یارانه ها وضعیت اقتصادی آنان را وخیم تر کند، تا حدی کمتر کند که اصولی نیز به نظر می رسد.
از سوی دیگر اصلاح الگوي مصرف كه به معني استفاده صحيح، بهينه، مناسب و به اندازه از منابع كشور است، سبب ارتقاي شاخصهاي زندگي و كاهش هزينهها شده و زمینه ای را برای فرار از آسیب فراهم می کند.
البته از نگاه منطق و شريعت اسلام هم تغيير و تحول در راستاي اصلاح الگوي مصرف و جلوگيري از مصرف بيرويه مورد تأكيد قرار گرفته است. چرا كه ثروتهاي ملي متعلق به همه نسلهاست و نسل امروز حق ندارد به گونهاي از اين منابع استفاده كند كه مانع از استفاده آيندگان شود.
اصلاح الگوی مصرف که رهبر عزیز هم بدرستی بطور مبسوط در بیاناتشان اشاره کردند نیازمند اصلاح نوع نگاه به این مقوله در بین همه احاد جامعه از مسئولین تراز اول و میانی و نیز بدنه جامعه است.
به عبارتی اصلاح الگوی مصرف در دو ساختار صورت می گیرد، اول در ساختاردولتی و دوم در ساختار مردمی . این دو حوزه مستلزم شناخت عمیق نیازهای آنها و آموزش جامعه برای تغییر رفتار مناسب در جهت تغییر الگوی مصرف است.
تاكيد در حوزه اول از آنجا صورت می گیرد که دولت بزرگترين مصرفكننده انرژي و ساير منابع محسوب مي شود تا جاییکه 90در صد اقتصاد در اختیار دولت است، لذا بايد خود دولت در راستاي اصلاح الگوي مصرف پيشگام باشد.
همانگونه که میدانیم و مقام معظم رهبری نیز به آن اشاره کردند، 25% آب شهر تهران بعلت فرسودگی لوله ها از دست میرود در این راه وزارت نیرو به ساخت تیزر تبلیغاتی در خصوص مصرف بهینه می پردازد،
در مورد صرفه جویی بنزین و برق و آب تذکر داده شود. مشکل اصلی کشور ما این است که رطب خورده منع رطب می کند.
در آن سو بنزین را سهمیه بندی می کنیم و مردم را به صرفه جویی در مصرف بنزین دعوت می کنیم، غافل از اینکه بخاطر تولید خود روهای خارج از استاندارد بنزین و گازوئیل را در حدود 60 درصد بیشتر از کشور های پیشرفته مصرف می كنيم.
در کشور ما بیش از 70 درصد از لوازم برقی ساخته شده که مورد استفاده همگان است از شاخص مصرف انرژی C به پائین هستند. لوازمی همچون ماشین لباسشویی ،یخچال ،فریزر ، بخاری ،کولر و ... اگر دولت بویژه وزارت صنایع و نیرو در اصلاح سخت افزاری این لوازم مصرفی برنامه ریزی کنند و یا با آگاهی نحوه انتقال انرژی الکتریکی را در سیم های کهنه و غیر استاندارد پیگیری نمایند یقینا روزی به ذهنیتی می رسد که تغییر اصول الگوی ساخت و مصرف این لوازم برای کشور دخل و خرج می کند و آن وقت ما هم در زمره کشورهای پیشرفته در مصرف بهینه انرژی الکتریکی در جهان قرار می گیریم و می توانیم با شاخص های روشن اثر بخشی هزینه انرژی را بدنیا نشان دهیم.
اندیشیدن در مورد این مصرف نا خواسته توسط مردم و میزان سرمایه ای که به هدر می رود کار سختی نیست اما همت مدیران را چه در بعد سخت افرازی و چه نرم افزاری می طلبد تا الگوی اصلاح شده مصرف در خدمت مردم قرار گیرد و آن صرفه جویی بزرگ اتفاق افتد.
به نظر می رسد بهترین راه صرفه جویی، درست مدیریت کردن است؛ و این، زمانی عملی خواهد شد که مدیران توانمند، برنامه ریز، سالم، شایسته، مقتدر و دارای برنامه به کار گرفته شوند و نیز از سپردن کارها به دست انسان های غیرکاردان و شعاری پرهیز شود. اگر چنین مدیریتی در کشور حاکم شد، به یقین با برنامه ریزی درست الگوی مصرف را در تمام زمینه ها ساماندهی خواهد کرد.
نوشته شده برای خبرگزاری ایسکانیوز