کدامین را باور کند؟
کدامین را باور کند، محبت را، یا دزدی و غارت را ؟ کدامین را باور کند مهروزی را، یا خیانت را؟ عدالت یا تبعیض؟ ثروت یا علم؟
اینک او بزرگ شده و خوب می داند که دیگر کدامین را باور کند، دزدی را، خیانت را، تبعیض را، ثروت را...آری اینها را باید باور کرد. چرا ثروت را بهتر از علم باور نکند، وقتی که بیشترین اهداء کنندگان کلیه در کشور 25 و 26 ساله هستند.
کدامین را باور کند، مهروزی یا خیانت را، وقتی که بیش از 95 درصد عمل کلیه های اهدایی نیز به صورت فروش کلیه انجام می شود.
کدامین را باور کند، محبت یا غارت را؛ وقتی که بیشترین زندانی های شهرمان را جوانان تشکیل می دهند.
کدامین را باور کند، ثروت را یا علم؟
باید پول را باور می کرد، روزی که پول برای گرفتن عکس 4*3 نداشت، باید باور می کرد روزی که بخاطر نداشتن پول تاکسی مجبور به طی دهها کیلومتر در زمستان پر از برف می شد.
باید ثروت را باورمی کرد، از همان سالها که کفشی برای پوشیدن نداشت، و در آب در پاهایش یخ می بست.
باید باور می کرد، از آن روزها که دفتری برای نقاشی کردن نداشت، باید ثروت را باور می کرد، وقتی که از داشتن دوچرخه محروم بود و از حسرت به بچه های همسایه نگاه می کرد.
باید ثروت را بهتر از ثروت می دانست، وقتی که حسرت و غبطه را بخاطر نداشتن یاد گرفته بود....
حالا که لذت و بازی های دوره کودکی را سپری کرده نه در حسرت اسباب بازی است، و نه در حسرت دفتر نقاشی.باید باروش باشد که چه بسا روزی برای ادامه زندگی مجبور به کلیه فروشی شود و چه بسا سرقت کند.
ثروت را باید باور کند، چرا باور نکند وقتی که بخاطر بدست آوردن آن بهترین سالهایش را بجای اینکه در تفریح و بازی باشد، در مغازه پاتوقی کرده است.
چرا باور نکند که وقتی که هنوز هم در گذرگاههای این شهر عبور می کند، کودکان یتمی را می بیند، که دستان محتاج را به سمت او دراز می کنند.
ای معلم ها که در کلاس درس به شاگردان خود می گوید علم بهتر است، بگوید ثروت بهتر است، بگویید؛ تا از همین ابتدا در این شهری که پوسته آن از جنس دیگری است، خود فروشی نکنند.
بگویید از آمار خودکشی ها و از آمار ۱۰۰میلیون انسان گرسنه بگویید...
بگویید از حقیت هایکه در پوسته این شهر نفته است،بگویید از مادران و کودکانی که در کوچه پس کوچه های شهرمان در به در هستند، از دختران که دورتر از موطن خود در شهر غریب در کنار خیاباهای تاریک به امید یک سرپناه ایستاده اند. از مادرانی که مثل یک مرد، یک خانواده بی سرپرست را بدوش می کشند. بگویید از کلیه فروشی ها و خودفروشی ها بگویید....