دانشگاهی که سیاسی شده بود
دانشگاههای ایران از ابتدای تأسیسشان سیاسی بودهاند و در هر واقعه تاریخی معاصر هم نقش داشتهاند؛ از ملیشدن صنعت نفت گرفته تا انقلاب اسلامی و پس از آن در دوران هشتساله دفاعمقدس و انتخابات ریاستجمهوری سال 76 و شاید چشمگیرتر از همه در 18 تیر سال 78. امسال هم با بالاگرفتن دمای انتخاباتی در فضای جامعه، درجه میزانالحراره فعالیتهای دانشگاهی و دانشجویی هم بالا کشیده است. از یک سو دانشجوها فضای آسودهتری برای فعالیتها و اعتراضهای سیاسیشان حس میکنند و از سوی دیگر سیاستمداران و جریانهای سیاسی، علاقه بیشتری به دانشگاهها و دانشجوها در خود میبینند. این دو خصوصیت، به سیاسیترشدن فضای دانشگاهها کمک میکند.اما ورود دانشگاه آزاد که به انتخابات نیز وارد شده بود کمی سوال برانگیز بود.
بعد از ماها که سری به دانشگاه زدم، در همان لحظه ورود پوسترها و عکس ها نامزدهای دهم ریاست جمهوری توجهم را جلب کرد، از در دانشگاه گرفته تا دیوارهای داخل محوطه، چیزی که برام از همه مهمتر بود بیلبوردهای تبلیغاتی احمدی نژاد بود که از طبقه سوم بلوک A مجتمع به سمت حیاط خود نمایی می کرد. چیزی که برخلاف هفته گذشته که هیچ شور و شوق و بحث های سیاسی و انتخاباتی چندانی به چشم نمی خورد.
انتخابات نمادین و شبیهسازیشده نیز در حال برگزاری بود تا مظنهای از رأی همدانشگاهیهایشان داشته باشند و کمی هم بتوانند نبض عموم جامعه را درباره نامزدهای مختلف بسنجند. با توجه به شمار زیاد این انتخابات نمادین در دانشگاههای مختلف، هر یک از نامزدها و هوادارانشان میتوانند نتیجه مورد علاقه خود را در بین نتایج پیدا کنند. هرچند چون برگزارکننده این قبیل انتخابات، بههرحال یکی از گروهها و تشکلهای دانشجویی است که گرایش خودش را دارد و به همین دلیل نمیتوان اساساً حساب چندانی روی این نتایج باز کرد.
به خاطر همین انتخابات نیز اعلامیه ها، بیانیه ها، و عکس ها متنوع کل حیاط دانشگاه را در برگرفته بود. اما از همه مهمتر صدای صوت و تشویق هایی بود که از بین دو ساختمان به گوش می رسید، کمی که نزدیکتر رفتم، در کمال ناباوری مناظره ( مجادله) طرفداران سه نامزد یعنی احمدی نژاد، موسوی و کروبی را دیدم که با آزادی هر چه تمام تر از آنها دفاع می کردند،
یکی از حذف شورای پول و اعتبار توسط احمدی نژاد می گفت، دیگری از مسائل جنگ دوره نخست وزیری موسوی، و آن یکی از جسارت کروبی در مقابله با حاکمیت.
عکس ها و روبان ها سبز، سفید در دستان دختران به چرخش در آمده بود و بحث ها رفته رفته داغ تر می شد.
یکی از اساتید می گفت که دیدن این فضاها مرا به یاد دوران اوال انقلاب می اندازد که در آن بین گروههای مختلف بحث های در فضای آزاد صورت می گرفت.
دیدن اینگونه صحنه ها، نه تنها برای من بلکه برای برخی از اساتید و دانشجویان باور نکردنی بود، از این زاویه که چطور ممکن است، دکتر جاسبی اجازه چنین کاری را به دانشجویان داده باشد. آن هم در دانشگاهی که به محافظه کاری در مسائل سیاسی و حزبی شهرت پیدا کرده است.
وقتی در مورد علل همین قضایا در دانشگاه آزاد کمی فکر کردم، متوجه شدم که دکتر جاسبی خوب می داند که فضای دانشگاه به سود میر حسین موسوی است، بنابراین این فضاها را مهیا کرده تا تبلیغ هر چه بیشتر به سمت میر حسین موسوی کشیده شده و انگیزه برای دادن آراء خاموش دانشجویان به نفع موسوی باشد.
از سوی دیگر او می داند که تنها کسی که از فضای دانشگاه های دولتی در این دور از انتخابات سود می برد کاندیدای مستقر در قدرت است که امکان استفاده از همه ابزارهای تبلیغاتی را به طور همزمان دارد.بنابراین جاسبی با توجه به ارزیابی سود و هزینه اهداف خود فضای دانشگاه آزاد را به نیروهای موسوی واگذار کرده است که منطقی هم به نظر می رسد.
از این قضیه نه تنها من بلکه خیلی از اسایتد نیز خوشحال بودند، چرا که این گونه فضاها زمینه ساز آن خواهد بود که فعالیت گروههای صنفی و سیاسی در دانشگاه آزاد بیشتر شود .