چندي پيش از قول يك نهاد بين‌المللي و وزارت بهداشت اعلام شد در سال 86 بيش از 5/ 3 درصد كودك‌آزاري جنسي نسبت به سال 85 در ايران افزايش داشته است.

هرچند كودك‌آزاري تنها در آزار جنسی و تعرض خلاصه نمي‌شود اما اين آمار وقتي بيشتر تاسف برانگيز مي‌شود كه مي‌گويند 70 درصد از 200 كودك‌آزاري كه در آمار سال 86 ثبت شده، دختر بوده‌اند. بدتر از آن هم متجاوزان هستند؛ 57 درصد تجاوزها را پدران موجب شده‌اند.

البته اوضاع 43 درصد باقي مانده هم چندان خوب نيست؛ ناپدري، دوست پدر، دوست برادر، مربي باشگاه ورزشي و ... . طبق تعريف كودك، اين آمار ثبت شده در طيف سني شش تا 18 سال است.

اما اكنون آمار جديدي اعلام شده است. اين آمار غيردولتي كه به شهريور 88 مربوط مي‌شود، از سوي انجمن حمايت از حقوق كودكان منتشر شده و تنها مربوط به استان تهران است.

در آمار شهريورماه انجمن حمايت از حقوق كودكان نشان مي‌دهد، 40 مورد كودك‌آزاري به دفتر انجمن اطلاع داده شده است كه 55 درصد از آزارديدگان پسر و 45 درصد دختر بوده‌اند.

در آمار وزارت بهداشت كه مربوط به سال 86 است، آمده بود كه 75 درصد كودك‌آزاري‌ها توسط خود والدين است و تنها 25 درصد آن توسط افراد ديگر جامعه و عوامل خارجي اتفاق مي‌افتد. در آمار انجمن اما 89 درصد كودك‌آزاري را اقوام نزديك دارند؛ پدران با 56 درصد و مادران با 32 درصد، در صدر آزاردهندگان قرار گرفته‌اند.

در همین حال مديرکل دفتر امور آسيب‌ديدگان اجتماعي سازمان بهزيستي كشور با اعلام رشد ١٩٥ درصدي تعداد تماس‌هاي خط تلفن ١٢٣ (اورژانس اجتماعي) در سال گذشته در مقايسه آن با سال ٨٦، بيشترين موارد تماس‌ها با اين خط را مربوط به کودک‌آزاري دانست.

 

به گفته او تماس و درخواست كمك از 123 در سال دوم 195 درصد افزايش داشته است و بيشترين موارد تماس‌ها با اين خط مربوط به كودك‌آزاري بوده است

وی معتقد است: «با استفاده از اورژانس 123 مي‌توان مكان‌هاي آسيب‌زا همچون مدارس و خانواده‌هاي ناامن را شناسايي و به صورت دقيق‌تري برنامه‌ريزي كرد

در سخن مديرکل دفتر امور آسيب‌ديدگان اجتماعي سازمان بهزيستي یک موضوع قابل تامل است و آن اینکه، كودك‌آزاري بیشتر در خانواده‌هاي معمولي اتفاق نمي‌افتد.

در گزارش انجمن حمايت از كودكان آمده است كه در 37 درصد از خانواده‌هاي كودكان، بيماري‌هاي روحي ـ رواني و 23 درصد اعتياد وجود داشته است. همچنين در 26 درصد از خانواده‌ها مشاجره بوده است. ضمن اينكه 14 درصد از والدين كودكان طلاق گرفته بودند.

این در حالی است که خانواده‌ها چندان اطلاعي از كودك‌آزاري ندارند. حتي گفته مي‌شود كه خانواده‌ها يا يكي از والدين از ترس آبرو، هيچ اقدامي براي كودك شان نمي‌كنند. اين درحالي است كه كودكاني كه آزرده شده‌اند، بايد هر چه سريع‌تر تحت درمان و پشتيباني خاص قرار گيرند.

نكته اينجاست كه كودك‌آزاري‌هايي كه والدين نقش اساسي در آنها دارند، عموما به دليل نداشتن آگاهي و ضعف نگرش والدين بوده است و در بيشتر موارد از روي عمد نيست، هرچند خسارات جبران ناپذيري دارد.

به گزارش تهران امروز «يكي از اساسي‌ترين عوامل خشونت و آزار كودكان فقر بوده است. عامل اساسي‌تر پس از آن قانون است. درمواردي قانون نداريم يا قانون ما ناقص است يا با اجراي غلط قانون مواجهيم.»

باوجود آمارهاي مختلفي كه از كودك‌آزاري منتشر مي‌شود، حسن موسوي چلك، مديركل دفتر آسيب‌ديدگان اجتماعي بهزيستي كشور عقيده دارد كودك‌آزاري در ايران افزايش نيافته، بلكه توجه به آن بيشتر شده است: «در سال‌هاي گذشته، ديدگاه‌ها نسبت به كودك‌آزاري واقع‌بينانه‌تر شده و پردازش اين مساله افزايش يافته است.»

این یک حقیقت است که هر قدر آزار كودكان طولاني‌تر باشد، احتمال بهبود كامل آنها كمتر خواهد بود. که متاسفانه اين غفلت حتي در قشر تحصيلكرده هم ديده مي‌شود. و اگر خانواده نسبت به نيازهاي جسماني، فرهنگي و عاطفي كودك كم توجه باشند و باعث مي‌شود که شخصيت كودك به درستي شكل نگيرد.

این وقتی به بحران نزدیک می شود که کودکانی که به هر نحو چه در خانه و چه در بیرون از محیط خانواده دچار آسیب جنسی و جسمی شوند، این موضوع را مخفی کنند.