فوتبال به عنوان یک پدیده ، دارای کارکردهای مختلفی می باشد که شناخت این کارکردها و نحوه تعامل آنها با پدیده های اجتماعی می تواند در بعد عملی برای بسیاری از معضلات جامعه مشکل گشا باشد. در گذشته خاستگاه اصلی فوتبال کسب لذت و سرگرمی بوده و جام جهانی فوتبال که از سال 1930شروع شده بر پایه برنامه صلح  تهیه و تدوین شده بود ، درست است که فوتبال جزء یکی از  ورزشها پر طرفدار محسوب شود اما  المپک ها و جام جهانی  که کارکرد صلح در جهان ایفا می کردند امروزه بیشتر به کارکردی اقتصادی و رقابتی  و به پدیده ای اجتماعی و جهانی تبدیل شده اند . پدیده ای که توانسته کل جامعه و جهان را تحت تا ثیر خود قرار دهد .

تجاری شدن و جهانی شدن فوتبال با برنامه ریزی های کلان ، مسائل خصوصی سازی ، سیاست های عمومی دولت ، رسانه های همگانی ، و سیاست های مربوط به سلامت جامعه رابطه تنگاتنگی دارد . در سطح میانی نیز شناخت چگونگی شکل گیری روندهای اجتماعی و مطالعه اثرات متقابل با پدیده فوتبال می تواند راهکار خوبی برای برنامه ریزان باشد . در سطح خرد نیز پدیده های اجتماعی مانند آرایش و پوشش ورزشکاران و اثرات آن بر فرهنگ و رفتار اجتماعی و شکل افراد در جامعه مورد توجه قار گیرد .

فوتبال جدال بین بازیکنان و مربیان نیست بلکه امروز فوتبال تا آن حد پیش رفته که توانسته شرایط سیاسی و اجتماعی و فرهنگی جهان را تغییر داده و به یک پدیده فراگیر تبدیل شود.

کارکرد اجتماعی :

 

برگزاری مسابقات فوتبال در سطح جهانی امروزه در نزد بسیاری از جامعه شناسان به عنوان ابزاری برای اندازه گیری ارق و همبستگی ملی مورد استفاده قرار می گیرد و فوتبال می تواند در بالا بردن این همبستگی نقش مهمی ایفاد کند. یکی از کارکردهای ورزش بالا بردن همبستگی ملی است و کشورهاییکه از تعدد اقوام برخورداند ، از ورزشهای گروهی و بویژه از فوتبال بعنوان بالا بردن  وحدت ملی استفاده می کنند و اگر امروزه فوتبال به عنوان نمادی برای جهانی سازی نام برده می شود برای این است که تمامی بازیکنان از تمام  نژادها ، قوم ها  ، فرهنگ ها را دور هم جمع می کند و تحت قواعد یکسان و جهانی به مسابقه می پردازند و جالب اینکه قانون فوتبال از معدود قوانینی است که برای تمامی کشورها یکسان می باشد .

کارکرد سیاسی :

بسیاری از سیاستمداران معتقدند برای برقراری رابطه بین دو کشور ، بهترین ابزار و وسیله همانا فوتبال است ، و این امر نشان می دهد که این ورزش گروهی برای مقاصد سیاسی نیز می تواند مورد استفاده قرار گیرد ، چرا که مسابقه بین دو تیم کشور در واقع مسابقه بین دو ملت است .دست دادن بازیکنان دو کشور با یکدیگر و لباس عوض کردن و دادن هدیه به  یگدیگر و و حضور مسئولین رده بالای کشور در بازی فوتبال ، می تواند زمینه ایجاد  نوعی رابطه بین کشور ها باشد . نمونه آن برگزاری مسابقه بین دو تیم ایران و آمریکا در سال 1998 بود که نزد بسیاری از سیاستمداران با تحلیل های مختلف تبیین می شد.

کارکرد اقتصادی :

یکی از کارکردهای فوتبال بهبود وضعیت اقصادی کشورها می باشد . ورزش بعنوان بخش پیشتاز می تواند اقتصاد را به جلو بیاندازد، چرا که ورزش در زمینه ایجاد نیروی انسانی سالم نقش مهمی ایفا کند و ورزش هایکه برای اکثریث افراد لذت بخش باشد نقش دو چندانی د این زمینه ایفا می کند و ورزش به انسانها یاد می دهد تا چگونه برای رسیدن به اهداف خود مشکلات را کنار گذاشته و بر تنبلی فائق بیاییم .در بعد کلان نیز کارکرد اقتصادی می تواند برکل جامعه تاثیر گذار باشد و اگر عده ای  از فوتبال بعنوان صنعت یاد می کنند برای این است که بسیاری از مشاغل را در کنار خود بر جامعه ترویج می کند ، بعنوان مثال حدوداً سه ماه قبل از برگزاری جام جهانی در آلمان کلیه هتل های این کشور رزرو شده و دو میلیون توریست وارد این کشورشده است و برای نزدیک به 20 هزار نفر شغل موقت ایجاد شده است و بر اساس همین شواهد  کارشناسان معتقدند در زمان برگزاری جام جهانی  نرخ رشد ناخالص ملی آلمان به میزان 2 در صد افزایش می یابد که می تواند در بهبود نسبی اوضاع اقتصادی این کشور نقش مهمی باشد.

کارکرد فرهنگی :  

 البته کارکرد فوتبال در اینجا ختم نمی شود، بلکه برگزاری جام جهانی فرصتی را برای کشورها بوجود می آورد که تمدن و فرهنگ خود را به جهانیان معرفی کنند. فوتبال امروزه دنیا وفرهنگ خود را می سازد و قواعد خاص خود را بر ملت ها حاکم می سازد . ما هنوز خاطرات جام جهانی سال ...............آلمان را از یاد نبردیم  و هنوز هم عکس ها و پوسترهای آن دوره را رد بسیاری از مغازه ها و خانه ها می توان دید .در اکثر بازیها قبل از شروع بازی در کنار اجرای زنده موسیقی ، نقشه و موقعیت جغرافیای و جمعیت و آثار باستانی تیم های حاضر از طریق رسانه ها به مردم نشان داده می شود و برای کسانیکه ذهنیت منفی از ایران دارند بهترین فرصت است تا از این طریق ایران واقعی را به میلیون ها مخاطب نشان دهیم . ، برای بسیاری از جامعه شناسان فوتبال شکل کوچک شده ای از جامعه است که در آن می توان به ویژگیهای افراد آن جامعه دست یافت . مطمئناً رفتار بازیکنان و تماشگران حامی آنها ، نوع برخورد با یکدیگر می تواند نشان دهنده رفتار یک ملت باشد و میلیون ها چشم رفتار بازکنان رامی بینند و آن را  مورد ارزیابی قرار می دهند . 

 

کارکرد ایجاد نشاط و شادی :

 

روز شنبه هشتم آذر ماه 1376 مردم ایران پس از  موفقیت تیم ملی فوتبال در برابر تیم استرالیا، با شور و شوقی کم نظیری به شادمانی و پایکوبی پرداختند . این شور وشوق در ایران شاید کم سابقه بود ، به تعبیری کسی پیش بینی نمی کرد برای چنین اتفاقی و در آن شرایط ، آن گونه حرکت مردمی و سازمان نیافته ای دفعتاً و ناگهانی اتفاق افتد ، از آن زمان تا کنون مردم بعد از هر پیروزی به خیابانها آمده و با واکنش های عاطفی شادمانی می کنند . اما طرف دیگر این قضیه نیز صادق است ، گاهاً می بینیم که همین رفتارها مسیر دیگری یعنی ناهنجاری در پیش می گیرد . ناهنجاریها و آشوب های بعد از فوتبال امروزه بعنوان یکی از مهمترین دغدغه های دولت ها بعد از برگزاری فوتبال می باشد و این مسئله بعد از باخت تیم در کشورهای اروپایی دو چندان می شود . در بعضی از کشورها نیز از فوتبال در قوالب مختلف از جمله جشن و شادی در معابر عمومی و اعتراض به مسائل گوناگون مورد استفاده قرار می گیرد . بنابراین در چند سال اخیر بخاطر همین رخداد ها بسیاری از کشورها سعی در کنار گذاشتن فوتبال شدند و بسیاری نیز در بعضی از مسابقات از ورود تماشگران به استادیوم ها

 جلوگیری می کردند ، اما فوتبال امروزه جزء زندگی روزمره مردم شده و همانند احزاب مردم طرفدار یکی از تیم ها می باشند ، و کنار گذاشتن ان امری محال است . درست است که یکی از کارکردهای ورزش ارتقای شادابی و نشاط ملی است ولی همین نشاط موقعی به بحران تبدیل میشود که جوانان جزء بهانه فوتبال چیزی برای بروز  شادی  و هیجانات خود پیدا نکنند . امروزه فوتبال برای تماشگران به قول دورکیم چون انبوهی خلق تشکیل داده ، توانسته وسیله ای برای تخلیه هیجانات جوانان مورد استفاده قرار گیرد و اگر درست هدایت شود از آسیب های که ممکن است بر اجتماع وارد سازد ، کم کند .

 این مقاله در روزنامه اعتماد ملی با نام خود نویسنده به چاپ رسیده است .