اسلام يك دين الهي و داراي راه و رسم كامل و جامع براي زندگي انسانها در همه جهات و ابعاد گوناگون بوده و يك روش علمي براي زندگي فردي و اجتماعي و مادي و معنوي انسان است ، بطوريكه در تمامي زمينه‌ها الگوهاي لازم را دراختيار او قرار مي‌دهد و احکام ثانویه را در صورت تغییر شراط جامعه در اختیار مراجع قرار میدهد. موضوع "پوشش زن"يا به تعبير مصطلح "حجاب "  يكي از ارزشهاي اصيل و مسائل روز و عميق و ريشه‌اي جوامع انساني و اسلامي بويژه جامعه اسلامي ايران است كه در عين سادگي، دربرگيرنده عظيم‌ترين و شگرفترين پيامدهاي ممكن از لحاظ اجتماعي، فرهنگي، عقيدتي، سياسي و اقتصادي در جامعه مي‌باشد. با هجوم عظيم فرهنگي در دو قرن اخير بر جوامع اسلامي، موضوع "پوشش و حجاب زن" جزء جنجال‌انگيزترين مسائل مطرح شده وقایع زیادی را در تاریخ ثبت کرده است .

بعنوان نمونه« در حدود 1880 م (1298 هـ) چادر های زنان رنگارنگ و بسیار زیبا بود. در این وقت، جهانگردان فرنگی که به اسلامبول می آمدند، از زنان مسلمانی که در قبرستانها ایستاده بودند عکسبرداری می کردند. این امر، و انتشار رمان«پیرلوتی» به نام Aziadee (آزاده خانم) که داستان معاشقات یک نفر فرنگی با زوجه یک افندی مسلمان است، موجب نارضائی سلطان عبدالحمیدخان شد و فرمود که منبعد خانم ها چادر های سیاه بپوشند و پیچه بزنند، و این عادت کم کم به سایر بلاد از جمله تبریز و تهران سرایت کرد، »(1) واقعه "كشف  حجاب " در ايران و ديگر كشورهاي اسلامي، يكي از مهمترين جريانات  تاريخ معاصر و در خود توجه بسياري است . شايد مهمترين اثر طرح اين حوادث  تاريخي كمك  به يافتن ريشه‌هاي وقايع كنوني جامعه ايران باشد كه از آن ميان مسئله زنان در صدر اين واقعيات  قرار داشته و دارد. واقعه "كشف  حجاب "  كه در تاريخ 17 دي 1314 به امر رضاشاه تحت  عنوان متمدن و متجدد كردن طبقه نسوان، بعد از سفر شاه به تركيه صورت  گرفت . وي با تكيه بر نيروي پليس  اقدام به اجراي اين طرح نمود و شاهد اين امر سندي است كه طي متحدالمالي وزارت داخله به ولايات غرب كشور ابلاغ مي‌نمايد. كشف حجاب با تبليغات  گسترده‌اي تحت عنوان پيشرفت و آزادي زنان صورت گرفت و براي اين امر مساعده‌ها و پاداشهاي زيادي اختصاص  يافت .

در هر جامعه ای نیک و بد ، زیبا و زشت ، شرافتمندانه و ننگبار و به طور کلی ارزشها معلوم ومعین وجود دارد، ارزشهای اجتماعی به عوامل وعتاصری اطلاق می شود که اکثریت جامعه به اهمیت و اعتبار آن پی برده و به صورت واقعیات و اموری در آمده اندکه نیازهای مادی و معنوی افراد جامعه را برآورده می سازند ، به بیانی دیگر هر چیزی که برای یک نظام اجتماعی مورد نیاز ، محترم ومقدس ، خواستنی و مطلوب تلقی شود ، جزء ارزشهای آن جامعه است (2). این ارزشها در دوران کودکی به کودکان آموزش داده شده و او را از طریق نهادهای جامعه پذیر ، همچون رسانه ها ،گروههای همالان ، خانواده ، مدرسه جامعه پذیر و سامان دهی شده به صورت آرمان در می آیند ، که راهنمای اندیشه ها و اعمال می شود . به قول دورکیم « جامعه بدون ایجاد آرمان تشکیل نمی شود » .در یک جامعه معین ، ارزشها سازمان می یابند و به صورت یک دستگاه و مقیاس ارزش ها در می آیند که باید نظمی منطقی در آن وجود داشته باشد حتی اگر در بعضی موارد متناقض به نظر آید . در مرحله بعدی  ارزش ها بصورت هنجار که شیوه های رفتاری معین هستند ، در آمده و از این راه است که می توانند زندگی افراد را در داخل جامعه انتظام دهند  به طور کلی هنجارها عبارتست از صورت کاربردی ارزش های معین.(3). 

نهاده شدن و مراعات هنجارها از دو راه انجام می گیرد هم از راه پذیرش عمیق باطنی آنها در نزد فرد و هم از طریق ایجاد سیستم پاداش و کیفر، که هر اجتماع و یا گروهی برای ، دستگاههای اجرائی برای حفظ هنجارها  ومراعات آنها دارد.این دستگاهها گوناگون اند : پلیس و دادگستری در اجتماع  ، شورای انظباطی در دانشگاهها  از آن جمله اند ، البته درجه پذیرش باطنی هنجارها در نزد افراد متفاوت می باشد ، وجود هنجارها یک چیز است و رعایت آنها چیز دیگر . هنجارهایی وجود دارد که تقریباً هیچکس از آن پیروی نمی کند هر چند که همگان آنها را بپذیرند ، و در هر وضعیت اجتماعی افرادی نیز هستند که عده ای زیادی از آن تبعیت نمی کنند که به اصطلاح آنها را کجرو می نامیم.سوال که در اینجا مطرح میشود این است که یک فردی که از لحاظ پوشش مورد تایید حاکمیت نباشد نابهنجار نامیده می شود دکتر فرامرز رفیع پور معتقد است ما اگر یک فرد بد حجاب را نابهنجار بنامیم در طرف دیگر بویژه در شرایط امروزه خانمی که علاوه بر چادر صورتش را نیز با روبنده کاملاً پوشانده باشد رفتار وی نیز یک رفتار غیر عادی محسوب شده و به گونه ای (با پوزخند یا نشان دادن و یا توهین ) توبیخ می شود و رفتار او نوعی رفتار غیر عادی یا به اصطلاح نابهنجار است .(4)

در کشورهای در حال گذرا که دچار تغییر وتحول می شوند در اثر دگرگونیهایی که بوجود می آید سنت ها، آداب و رسوم رو به سستی می گذراند بی آنکه فرهنگ سنتی تثبیت و یا فرهنگ جدید صنعتی کاملاً جذب شود و یا دولت برای بازسازی فرهنگ نو اقدام نماید در نتیجه روند مذکور نوعی گسستگی فرهنگی بوجود می آید . در این گونه کشورها هنجارهایی وجو دارد که بین حاکمیت و مردم متناقض است یعنی حاکمیت رعایت آنها ملزم میکند ولی مردم همان هنجارها را رعایت نمی کنند و مردم سعی می کنند از هنجاری که نزد مردم ارزش آن کاسته شده باشند به شیوه های گوناگون بگذرند «ماكس‌وبر» به مساله«دورزدن» اشاره دارد يعني حالتي كه عدم رعايت محتواي هنجارها خود به صورت يك قاعده درآمده باشد ، كه در آن صورت هنجاري كه دور زده مي‌‌شود ، اعتبار خود را از دست مي‌دهد و يا حداقل از اعتبارش كاسته مي‌ شود.

در یک جامعه ارزشهای متنوع وجود دارد و این تنوع ارزشها لزوماً بر شخصیت انسانها تاثیر می گذارد  و افراد در یک جامعه هنجاری را انتخاب می کنند که نسبت به هنجارهای دیگر دارای ارزش و اهمیت بیشتری باشد(5) ، چرا که همین ارزشها از طرف افراد بیشتری در یک جامعه مورد توجه قرار گرفته و بعنوان یک ارزش جدید در جامعه قرار می گیرد . و اگر امروزه ما با پدیده ای به نام مد گرایی  مواجه هشتیم به این دلیل هست  امر مصرف گرایی و مد گرایی جزء ارزش امروزی محسوب می شود و کسانیکه شیک ترین و جدیدترین نوع پوشاک را در جامعه مصرف کنند از توجه زیادی افراد برخوردار می گردند.

 

حجاب نه تنها برای زن بلکه برای مرد نیز واجب است اما اگر کلمه حجاب فقط برای زنان مورد استفاده قرارگیرد ، نشانه این است که همین قشر از جامعه تحت سیطره مردان قرارگرفته و ممکن است از آنها نیز بعنوان ابزاری برای مقاصد سیاسی استفاده قرار گیرد و در هر مقطعی تحت تصمیمات ایدولوژی حاکمان باشند.نوع پوشش برای زن و چه مرد از مدت زمان زیادی هست که مورد توجه کارگزان قرارگرفته و طرحهای زیادی از جمله طرح لباس ملی را به مجلس کشانیده است ، اما تعریف مشخصی از هنجارها وحتی خود کلمه حجاب نشده و معلوم نیست چه چیز بدحجابی وچه نوع بی حجابی است. مردم خواستار دسترسي به شناختي سازگار از خود و محيطشان هستند در جامعه ايكه ارزشهاي اساسي آن رو به زوال بوده باشد افراد بيشتر از هر زمان ديگر به تنافر شناختي دچار مي‌شوند و نمي‌دانند چه كاري درست و چه كاري نادرست مي‌باشد و اين امر ممكن است صدمات رواني زیادی به فرد ايجاد كند . بنابراين فرد مجبور مي‌شود كه اكثريت فرد را مد نظر قرار داده و از روي آن رفتار و گرايش‌هاي خود را بازسازي مي‌كند و اين قضیه در آن زمان شديدتر مي‌شود كه جامعه نيز ارزشهاي اساسي را به درستي تعريف نكرده و خود با مشكلات عديده‌ اي فرهنگي و سياسي و اقتصادي زيادي مواجه باشد .

نوجويي و نياز به نو شدن كه يكي از مظاهر اساسي بحران بلوغ است ، انسانها برای اینکه مورد توجه دیگران قرارگیرند نیاز دارند که خود را در معرض نمایش گذارند و این یک نیاز درونی هست، ولی رفتار شخص فقط ناشي از نيازها يعني انگيزه‌هاي دروني او نيست بلكه محيط زندگي او ، و اينكه او چگونه آن را مي‌بيند نيز در اين رفتار موثر است ، زنان امروز و دیروز  بیش از آنکه برطبق علایق و سلیقه های خود خرید نمایند وابسته به ارزش و نوع پوشاکی هستند که در بازار وجود دارد ، چرا که آنها آن چیزی را نمی خرند که دوست دارند بلکه آنها آن چیزی را خریداری می نمایند که در بازار وجود دارد ، و جالب اینکه در بازار آن چیزی عرضه میشود که دارای ارزش بیشتری برای خریدار داشته باشد و این ارزش از طریق نهادهای جامعه پذیر و بوپژه رسانه ها ترویج می شود.  البته رسانه های داخلی به جای آنکه به بازسازی فرهنگ با توجه به شراط امروزه و فرهنگ اصیل  افدام نمایند بیشتر سعی در حفظ ارزشهای قبلی هستند و ارزرشهای جدید توسط رسانه های خارجی به جامعه ترویج می شود .

امروزه اگر دغدغه بسیاری از مسولان دلسوز کشورمان بدحجابی هست بهتر است بدانند که ارزش حجاب بطور کلی در جامعه کمرنگ شده و این نیز بخاطر سهل انگاری خودشان و نادیده گرفتن شرایط جهانی و اهمیت رسانه ها و بازار مصرف است . اگر دیروز رضاخان با زور و تحمیل چادر و روسری را از سر زنان بیرون می کشید امروزه هر فردی با نشستن در مقابل تلویزیون خود به خود و بدون هیج تحمیلی شرایط مورد آنان را می پذیرد زيرا كليه وسائل ارتباط جمعي از طريق «بت»ها و «قالب»هايي كه تا اندازه زيادي خود مي‌سازند و عرضه مي‌دارند طرز فكر نوجوان ، يا دست كم طرز خود آرايي را به آنان تلقين مي‌كنند. البته ارزشها همراه با نوع تمدن بشری تغییر می کنند ، و در داخل یک تمدن واحد نیز ارزش هر گروه و دسته اجتماعی با ارزش های گروه و دسته های دیگر فرق می کند. اگر یک نظام حاکم ، در شرایط زمانی مثلاًa  منطبق با ارزشهای مردم ولذا از نظر آنها مشروع باشد ، با تغییر ارزشها ی مردم در زمان b  ، مشروعیت نظام نیز از نظر مردم بر اساس ارزشهای جدید ارزیابی می گردد و اگر نظام هنوز هم پایبند اجتماعی شرایط  a    باشد ، بالطبع مورد علاقه و پذیرش مردم نخواهد بود و آنها ارزیابی مثبتی از آن نخواهد داشت و لذا نظام حاکمیت خود را از دست خواهد داد. (6)   

منابع:

1-صادقی، حمیده.حجاب وزنان .سایت بیام آشناwww.ashena.com

2-ستوده ، هدایت الله . آسیب شناسی اجتماعی . تهران . آوای نور .1380.ص24

3-مندراس، هانری .گورویچ ،ژرژ . مبانی جامعه شناسی .ترجمه باقر پرهام .تهران . انتشارات امیرکبیر . 1369.ص163

4-رفیع پور ،فرامرز . توسعه وتضاد .تهران انتشارات سهامی انتشار . 1380. ص236

5-نیک گهر ، عبدالحسین . مبانی جامعه شناسی . تهران . رایزان .1369.ص 295

6-همان. ص456

ابن مقاله با اسم خود نویسنده در روزنامه اعتماد ملی به چاپ رسیده است .