گرایش جوانان
چكيده گفتار پيشين :
در مقاله قبلي به طور كلي سعي بر اين شد انتخاب و فراخورد شعارهاي انتخاباتي نهمين دوره رياست جمهوري از زواياي روانشناسي اجتماعي و جامعه شناسي و همچنين سياسي بررسي شود . و اشاره كرديم كه يك كانديدا بايد شعارهاي انتخاباتي و برنامه هاي خود را بر حسب نگرش هاي افرادي كه بيشترين جمعيت كشور را به تشكيل دادند ، تدوين كند ، تامورد مقبول آنها قرار گيرد . بعنوان نمونه از عملكرد آقاي خاتمي بيان كرديم كه شعار انتخاباتي خود را آزادي يعني همان چيزي كه اكثريت جامعه ايران ( جوانان و دانشجويان ) به آن گرايش داشتند ، انتخاب كرد و محور سخنراني خود را به اين موضوع اختصاص داد و دانشگاه را بعنوان مرجع فعاليت خود انتخاب كرد . اما همان گروه نيز امروزه بعنوان اكثريت جامعه شناخته شده و لذا بررسي علائق و نگرش هاي آنان براي فعاليت هاي انتخاباتي ضروري به نظر مي رسد.
در این مقاله سعي كردیم تا حد امكان گرايش جوانان را بطور چكيده و ساده و بر پايه تحقيقات معتبر ، ارائه كنیم تا بتواند كمكي كوچكي براي برنامه ريزي هاي انتخابات آينده باشد .
مقدمه :
امروزه اكثريت جوانان ما در دانشگاهها حضور دارند و لذا شناخت ارزشهايي كه دانشگاه ترويج مي كنند براي هر سياستمداري ضروري به نظر مي رسد . ارزش اين سخن تا آنجاست كه به گفته رابرت مرتون نسل تحصيلكرده و دانشجو نسل دموكراسي خواه خواهند بود و اين يكي از كاركردهاي پنهان دانشگاهها مي باشد. منابعي كه اساتيد ايراني تحصيلكرده از خارج كشور معرفي مي كنند اكثريت اروپايي يا امريكايي هستند و لذا ناخواسته ار طريق همين كتابها ايدولوژي آنان را تبليغ مي كنند. چرا كه هر محصولي در كنار خودش فرهنگ و ايدولوژي را به همراه مي آورد . پس بايد بدانيم ارزشهايي كه در دانشگاه تبليغ مي شوند جديدند و به همين دليل كسانيكه در اين نهادها علمي قرار مي گيرند نوعي دگرگوني در مجموعه ارزشها و هنجارهاي آنها به وجود مي آيد و به ظهور دموكراسي خواهي و آزادي در كنا رعلم گرايي براي آنها به آرمغان مي آورد .محيط دانشگاه هويت جديدي براي جوانان بوجود مي آورد و آنها را از افراد ديگر متمايز مي كند . هويتي كه كه در قالب تيپ دانشجويي متبلور مي شود و همين تيپ دانشجويي مورد الگوي ديگر جوانان قرار مي گيرد .
چكيده تحقيقات :
تحقيقي با عنوان دانشگاه و بلوغ اجتماعي براي بررسي نگرشهاي جوانان در انجمن جامعه شناسي دانشگاه تهران انجام گرفته كه نكات بسيار جالبي از اين تحقيق به دست آمد كه تا حدي نتايج اين تحقيق محرمانه باقي مانده است .اين تحقيق در حوزهاي سياسيت و اقتصاد و فرهنگ و دين انجام گرفته كه خلاصه آن را با توجه به ذيغ وقت شما ارائه مي كنيم .
· در حوزه سياست اين سه فرضيه به اثبات رسيد :
1- به نظر مي رسد تحصيلكردگان دانشگاه علاقه بيشتري به امور سياسي دارند.
2- به نظر مي رسد تحصيلكردگان دانشگاهي اهميت زيادي براي آزادي سياسي قائلند.
3- به نظر مي رسد تحصيلكردگان دانشگاهي اعتماد كمتر و نگرش منفي تر ي نسبت به نهادهاي دولتي دارند.
نتايج حاكي از آن بود كه ميزان اخبار سياسي و اهميت مقوله سياست براي تحصيلكردگان دانشگاهي بسيار بيشتر از بقيه افراد است و نكته جالب توجه در اين قسمت روند رو به رشد ميزان پيگري اخبار سياسي در نزد افراد غير دانشگاهي و كاهش آن در نزد تحصيلكردگان دانشگاهي است .چرا كه بر پايه اين تحقيقات تحصيلكردگان دانشگاهي به تك تك و كليت نهادهاي سياسي و نظام سياسي اعتماد كمتري دارند .
· در قلمرو فرهنگ و اجتماع هفت فرضيه ارائه شده بود كه اين دو فرضيه به اثبات رسيد
1- به نظر مي رسد تحصيلكردگان دانشگاهي اهميت بيشتري به هنجارهاي صداقت دارند .
2- به نظر مي رسد تحصيلكردگان دانشگاهي اعتماد بيشتري در برابري جنسيتي دارند.
· در قلمرو اقتصادي نيز بايد بگوييم تحصيلكردگان دانشگاهي در حوزه امور شغلي ًٌٌَُِ، اهميت بيشتري به منزلت اجتماعي و شغلي مي دهند تا ابعاد اقتصادي آن
· در حوزه ديني :
1- ميزان مداراي دين در كليت جامعه به سمت آزاد انديشي ديني بيشتر از گذشته سوق پيدا كرده است
2- با جواناني روبرو هستيم كه بيش از پيش مدرن و سكولار مي شوند اما در نگاه آنان سكولار به معني ضد دين نيست بلكه تمايز دين وساير امور مي باشند ، چرا كه آنها براي درك دين تنها به سراغ روحانيون نمي روند بلكه اطلاعات ديني خود را از روشنفكران نيز مي گيرند ؛ و اين يعني بي اعتمادي به آنها .