اما  نگاه برخی ،  به نقش زنان در نقش توسعه، تبعیض آمیز بوده  و چنانچه در بسیاری از کشورها و بویژه در کشورهای جهان سوم، حضور زنان را در بسیاری از مشاغل موثر و مفید نمی دانند. « پیشداوری منفی از آنجاست که عده ای اذعان دارند که زنان به هر حال دارای نقش همسری و مادری می باشد، بنابراین در ترکیب هر دو نقش خود در خانه و بیرون از خانه معمولاً موفق نیستند»(2).
 جداسازی جنسیتی مشاغل یکی از مهم ترین ویژگی های بازار کار است که گستره آن بر همه مناطق دنیا ، همه سطوح توسعه اقتصادی ، همه نظام های سیاسی و شرایط فرهنگی و مذهبی و اجتماعی مختلف حاکم است. دلایل نا برابری جنسیتی در بازار کار متعدد است و وجود چنین وضعیتی در بازار کار یکی از عوامل اصلی انعطاف ناپذیری این بازار و نا کارایی اقتصادی است. « در استنتاجی که سازمان ملل در سال 1985 از گزارش های جمع آوری شده به مناسبت دهه زن (1985-1976) به عمل آورده است ، یافته های زیر مورد تاکید قرار گرفته اند :
- تقریباً همه کارهایی که در محیط خانه صورت می گیرد، به وسیله زنان انجام می پذیرد و اگر کارهای خارج از منزل را نیز به آن بیفزاییم، می توان نتیجه گرفت که اکثر زنان در یک روز به اندازه دو روز کار می کنند.
- زنان یک سوم نیروی کار رسمی جهان را تشکیل می دهند. اما کارهایی که دارند ، پایین ترین مزد به آنان پرداخت می شود و در ازای کار مشابهی که زنان و مردان انجام می دهند زنان سه چهارم مزد مردان را در یافت می کنند.
- نسبت بیسوادی زنان به مردان در جهان همچنان سه به دو باقی مانده است، اما در همان حال کاهش آمار ثبت نام مدارس نشان می دهد که فاصله موجود بین آموزش دختران و پسران به تدریج کاهش می پذیرد و از میان بر می خیزد. بنا به این ملاحظات بود که در سال 1985، استراتژی نیروی کار به پیشرفت آتی زنان مورد توجه قرار گرفته و مفهوم توسعه با تکیه به نقش زنان مورد بررسی قرار داده است (3).
براساس گزارشی توسعه انسانی 2002 میلادی (UNDP ) نرخ فعالیت زنان 15 ساله و بیشتر ایران، در سال 2000 میلادی 0/29 درصد می باشد که در ردیف کشورهای دارای شاخص توسعه انسانی متوسط می باشد، که در مقایسه با کشورهای دیگر، که دارای شاخص توسعه انسانی متوسط می باشند ، دارای نرخ فعالیت اقتصادی پایین تری است »(4). « این آمارها و و تحقیقات تجربی حاکی از آن است که که امروزه زنان در ایران جایگاه و منزلتی دو گانه دارند، از نظر شاخص های بهداشتی و آموزشی زنان ایرانی در شرایطی به مراتب بهتر از اکثر کشورها منطقه قراردارند، اما از نظر حضور در بازار کار و سهم درآمدی، در میان کشورهای در حال توسعه رتبه بسیار پایینی دارد »(5).
« نرخ مشاركت زنان ایران در مقايسه با ساير كشورهاي در حال توسعه پايين است. در حالي كه در اكثر كشورهاي در حال توسعه ‏ به جز منطقه خاور ميانه و شمال آفريقا‏، ‏ميزان مشاركت زنان بين 30 تا 40 درصد است، اين رقم براي ايران به سختي به 15 درصد مي رسد. مقدار مشاركت مردان را مي توان تابعي از شاخص هاي اقتصادي و جغرافيايي و بعضاً سياسي دانست. اما می توان حد مشاركت زنان متاثر از عوامل فرهنگي و اجتماعي و تا حدي چارچوب هاي قانوني دانست. در واقع يك دليل عمده براي كاهش مشاركت زنان در دهه 1360، سياست هايي بود كه تنها براي مردان سرپرست خانوار،  فرصت هاي درآمدي ايجاد مي كرد. به دنبال انقلاب و دوران جنگ تحميلي با عراق، محدوديت هاي فعاليت زنان در افتصاد كاهش يافت. بسياري از مشاغل همانند مُنشي گري براي زنان نامناسب اعلام شد ؛ و برخي از قوانين مدافع زنان لغو شد . همچنين مراكز تنظيم خانواده ، مهد كودك ها و كودكستان ها بسته شدند . در واقع تنها از جايگاه زن در ميان خانواده حمايت شد» (6).
بعضي از عوامل ساختاري نيز در پايين بودن ميزان مشاركت زنان در ايران نقش دارند . زنان ايراني بيشتر در فعاليت هاي غير رسمي (كارهايي كه در خانه انجام مي شود) و بخش كشاورزي فعال هستند. به همين دليل بسياري از فعاليت هاي آنها ملحوظ نمي شود. مشكلات اقتصادي و مهاجرت از روستا به شهر نيز ميزان مشاركت زنان تاثير منفي گذاشته است . علاوه بر آن مهاجرت از شهر به روستا موجب افزايش تعداد زنان بي مهارت در شهرها شده است . اين زنان قبلا در بخش كشاورزي و يا در زمينه صنايع دستي روستايي فعال بودند و اكنون بدون داشتن مهارت هاي لازم براي يافتن شغل ، در شهرها هستند . بيش تر مشاغل شهري كه نياز به مهارت ندارد مانند فعاليت هاي ساختماني ،‏ مختص مردان هستند .
با توجه به ساختار سنی – جنسی جمعیت  کشور در سر شماری 1375 مشاهده می شود که نزدیک به نیمی از جمعیت کشور (2/49) را زنان تشکیل می دهند، ولی به دلایل فرهنگی و سنتی نقش آنها در فعایت مزد بگیری گسترش نیافته است، محدودیت فعالیت زنان و مشارکت آنان در فعالیت های اقتصادی یکی از عوامل اساسی اختلاف فعالیت بین کشورهای در حال توسعه پیشرفته صنعتی است(7). و این در حالی است که نقش زنان روز بروز در بسیاری از کشورها، بخاطر عوامل مختلف کمرتگ تر ازگذشته شده و مسائل گوناگونی را به همرا خود بوجود می آورد که آمارهای موجود می تواند این موضوع را به روشنی نشان دهد.

بیکاری زنان در بین  سال 55-65
« اشتغال زنان که دردهه 1350 به 8/13 درصد از کل افراد شاغل رسیده بود، در سال های بعد افت شدیدی را تجربه کرده و در سال 1365 به 9/8  درصد رسید . این رقم در سال 1375 دوباره به جای اول خود رسید به گونه ای که بر اساس سرشماری صورت گرفته در این سال 1/12 درصد از کل شاغلان، زن بودند. اما علیرغم پیشرفت های نسبی اخیر در اشتغال زنان، ارقام کماکان پائین تر از 30 سال گذشته است »(8).
بیکاری در استانهای کشور
«آمار بیکاری زنان در شهرها و استانهای مختلف به خاطر شرایط اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی گوناگون است. چرا که در بسیاری از شهرستانها بخاطر شرایط موجود، زنان نمی توانند، به سمت بعضی از مشاغل بروند؛ بعنوان مثال بالاترین نرخ بیکاری مربوط به استان های لرستان (56 درصد)، سیستان و بلو چستان ( 7/34 ) و کهکیلویه و بویر احمد (31 درصد) بوده است که بیانگر وضعیت نگران کننده و حاد بازار کار زنان در این استان هاست. در صد بیکاری زنان در سال 1379 فقط در 8 استان (آذربایجان غربی، اصفهان، چهارمحال و بختیاری، فارس، قم، کردستان، مرکزی، یزد ) از درصد بیکاری مردان کمتر بوده است و در 20 استان باقیمانده، درصد بیکاری زنان بیشتر از مردان بوده است» (9).
ساختار شغلی زنان
« حدود 50% زنان در بخش خدمات به کار اشتغال داشته اند . بنابراین بخش خدمات مهمترین بخش جذب کننده زنان بوده است» (10)؛ و امروزه با توجه به گسترش مشاغل خدماتی و بویژه در شهرهای بزرگ همچون تهران، بسیاری از زنان در محل کار خود مورد خشونت های جنسی و جسمی قرار می گیرند و گاهاً  نیز یکی از شرایط استخدا ، قبول کردن شرایط مناسبات جنسی کارفرمایان می باشد .
زنان در پست های قانونگذاری و مدیریت
« زنان ایرانی برای اولین بار در سال 1342 در انتخابات دوره بیست یکم مجلس شوراس  ملی شرکت کردند و از 198 نفر نماینده مجلس، شش زن (سه نفر از تهران و سه نفر از شهرستان ها ) انتخاب شدند . دو نفر زن نیز سناتور انتصابی به مجلس راه یافتند. در آخرین دوره مجلس شورای ملی، از مجموع 268 نفر نماینده، بیست زن (پنج نفر از تهران وپانزده نفر از شهرستان ها) به مجلس راه یافتند. دو زن نیز برای مجلس سنا منصوب شدند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در جریان انتخابات مجلس خبرگان تدوین قانون اساسی، تنها یک نفر از بانوان (منیره گرجی) از سوی مردم برای این مجلس انتخاب شد. در مجلس شورای اسلامی نیز در دوره های اول تا سوم 4 زن، چهارمین دوره 9 زن، در پنچمین دوره 14 زن، ودر ششمین دوره 13 زن به سمت نماینده مجلس شورای اسلامی انتخاب شدند و در هفتمین دوره 12 زن به مجلس راه یافتند.
حضور مدیریتی زنان در ایران طی سال های 1380- 1375
در سال 1375 ، 726 زن در سطوح مختلف مدیریتی در دستگاه های دولتی فعالیت داشتند که 27/0 درصد در سطح مدیران عالی، 9/20 درصد در سطح مدیران میانی و 83/77 درصد در سطوح مدیران پایه بودند. طی سال های 1375 تا 1380 تعداد مدیران زن با 32/10 درصد رشد سالانه از 726 نفر به 11286 نفر افزایش یافته است. در حال حاضر از مجموع 1186 مدیران زن، 68/0درصد افراد در سطح مدیران عالی، 88/23 درصد افراد در سطح مدیران میانی و 44/76 درصد افراد در سطح مدیران پایه مشغول فعالیت هستند .
مدیران زن به تفکیک دستگاه ها در سال 1380
سال 1380 دو وزراتخانه بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و امور اقتصادی و دارایی به ترتیب با دارا بودن 64/25 درصد و 31/19در صد، از سهم کل مدیران، بیشترین تعداد مدیران زن را داشته اند و وزارت دفاع، مجلس شورای اسلامی، وزارت امور خارجه، سازمان صدا و سیما، وزارت دادگستری به ترتیب با دارا بودن 09/0 درصد، 25/0 درصد، 67/0درصد، از سهم کل مدیران، کمترین تعداد مدیر زن را در بین دستگاه های دولتی دارا بودند. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز تنها دستگاهی است که در سال 1380 مدیر زنی در آن فعالیت نمی کند» (11).
عدم حضور زنان در پست های مدیریتی به دلایل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی برمی گردد و نشان می دهد که هنوز جامعه ایران نسبت به پست مدیریتی برای زنان خوش بین نبوده و رفتار دوگانه ای نسبت به این موضوع دارد. مهمترین پست مدیریتی که در زمان حاضر در اختیار قشر زن می باشد، ریاست سازمان محیط زیست بود و در داخل وزارتخانه ها زنان بیشتر در قسمت معاونت فرهنگی مشغول بکارند .
« هایده قریاضی» مدیر پژوهشی مرکز امور مشارکت زنان وقت درباره سهم اندک زنان  می گوید «حاکمیت مرد سالارانه ، تفکر غالب نسبت به توانایی مرد به زن، تصوری که زنان نسبت به مسئولیت های خانوادگی و خانه داری دارند و همچنین عدم خودباوری زنان باعث کمرنگ شدن آنها در عرصه های مدیریتی شده است ». وی می افراید : پژوهش ها نشان می دهد که جامعه آینده  نیازمند استفاده بیشتر و کارآمدتر از نیروی بالقوه زنان در عرصه های مدیریتی است »
محققان در توصیف چنین مشکلاتی یک فرضیه را در نظر گرفته اند این فرضیه چنین  می گوید : «مسئولیت های خانوادگی عامل عدم ارتقای زنان به پست های مدیریتی است ». این فرض از چند شاخص برخوردار است:  ارزش وابستگی به خانواده ، طرز تفکر همسر و رسیدگی به امور فرزندان است (12).
شواهد موجود نشان مي دهد كه تبعيض جنسيتي در اشتغال و دستمزد همچنان گسترده است. براساس معيارهاي فرهنگي در ايران مردان نان آور خانواده هستند و بسياري از مشاغل در انحصار مردان است. بويژه در شرايط بحران اقتصادي بجز مشاغل مانند پرستاري و آموزش كه بيشتر به زنان مرتبط دانسته مي شود و در آن ها دستمزد نسبتا پايين است، احتمال استخدام كارمندان از زنان در هر دو بخش عمومي و خصوصي بيشتر است. به عقيده بسياري از كارمندان، زايمان، تربيت فرزندان و ديگر مسئوليت هاي خانوادگي در كار زنان خلل ايجاد مي كند. اين باور كه زنان در كنار مردان مشكل ايجاد مي كند و همچنين عدم تمايل زنان به كار در طي شب از جمله موارد ديگري است كه تمايل كارفرمايان را به استخدام زنان كاهش مي دهد.
در این اواخر حضور زنان در مراکز علمی و دانشگاهی و نبودن بستر مناسب برای استخدام آنها، آمار بیکاران آنها را روز به روز بیشتر کرده و باعث شده این قشر جوان و مجرد  جامعه همراه با افزایش سن ازدواج  در آینده با بحرانهای مختلفی روبروشوند . بعنوان مثال ، بالا بودن نرخ نرخ بیکاری بر زنان اثر مایوس کننده ای دارد  و زنان  را از دسترسی به فرصت های شغلی ناامید می کند و به همان درصد ناچیز مشارکت خود، که یک پنجم نرخ مشارکت مردان است، قناعت کنند . شانه خالی کردن کارفرمایان خصوصی و حتی دولتی، بویژه در جامعه سنتی، از برخی تعهدات ناشی از مقتضیات خاص کار زنان، از جمله مرخصی های دوران بچه داری، مراجعه به مهد کودک، کار پاره وقت و بازنشستگی زود هنگام و بیش از اینها، نگرش های موجود در فرهنگ سنتی مبنی بر قائل شدن نقش درجه اول خانگی برای زنان، از عوامل بالا بودن نرخ بیکاری زنان (حتی زنان دارای آموزش عالی) در قیاس با مردان است(13).  
اگر فرهنگ جامعه با زنان به شیوه ای نابرابرنه رفتار نماید، یعنی در مقایسه با مردان آنان را با ویژگی های ضعیف یا منفی توصیف کند، یا اگر امکان دستیابی به فرصت ها و منابع ارزشمند اجتماعی را بخاطر زن بودن برای آنها محدود سازد، در این صورت به تدریج این مولفه ها  جزئی از خود پنداره هویت زنان می شود. ادراک منفی یا ضعیف از خود، عزت نفس پایین، ارزیابی ضعیف از توانمدیهای خود احتمال شکل گیری ساختار روانی و شخصیتی مساعد کار را کاهش می دهد (14).
در کل بنظر می رسد که زندگی زنان در جامعه ایرانی تا حدود زیادی از رفتار، طرز تفکر و نگرش مردان پیرامونشان متاثر می شود. خواه پدر خانواده باشد که برمیزان و نوع تحصیلات دخترش و یا ازدواج او ناظر است، خواه شوهر که نظرش برادامه تحصیل همسر، دامنه فعالیت اجتماعی و احراز شغل همسرش یا عدم آن تعیین کننده می نماید (15).
پذیرش نقش مثبت، ارزشیابی واقعی اشتغال زنان و توسعه از طریق تغییر فرهنگ، اعتماد به عملکرد افراد به عنوان مبنای تخصیص منابع و تقسیم کار می تواند نابرابری ها، به طور اعم و نابرابری های جنسیتی بازار کار را کاهش دهد. از سوی دیگر توسعه از طریق تغییر ساختار تصمیم گیری در خانواده می تواند، نقش مهمی در نحوه تقسیم کار بین کار خانگی و بازاری که عنصر تعیین کننده عرضه کار زنان و تقسیم بازار کار زنان است، داشته باشد . امید است مسولین جامعه با رویکردی مثبت به این موضوع نگریسته و تعارض های که در مسیر گذر از مرحله سنتی بر زنان وارد شود، برنامه ی لازم را داشته باشند .

منابع :
1- باقریان ، میترا. بررسی ویزگی اشتغال زنان در ایران (65-1355) . دفتر جمعیت و نیروی انسانی سازمان برنامه و بودجه . 1368
2-سفیری ، خدیجه. جامعه شناسی اشتغال زنان . تهران .انتشارات تبیان .1377 .ص88
3- تورس ، اماری لیس – روزاریو ، روزاریودل . جنسیت و توسعه . ترجمه جواد یوسفیان . انتشارات بانو . 1375.ص9 .
4- اقبالی ، ناصر – شیرزادی نسرین. ساختار اشتغال زنان . فصلنامه علمی و پژوهشی دانشگاه آزاد واحد آشتیان . شماره 13 . 1382  
5- کریمی ، زهرا . سهم زنان در در بازار کار ایران . مجله اطلاعات سیاسی و اقتصادی . سال شانزدهم .شماره 11و 12 .  
6- علاالدینی ، پویا وضعیت مشارکت و اشتغال زنان در ایران » ، فطلنامه علمی – پزوهشی رفاه اجتماعی، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی گروه پژوهشی رفاه اجتماعی ، شماره 12. 1383 .ص 135
7- توسلی ، غلامعباس .جامعه شناسی کار وشغل .تهران .انشارات سمت.1380.ص 214
8- علالدینی 1383 .ص  : 136.
9- امینی ، علیرضا « رویکرد جنسیتی به عدم تعادلهای بازار کار » ، فصلنامه پژوهش زنان ،تهران:  مرکز مطالعات و تحقیقات زنان دانشگاه تهران ،1383 ،دوره 2 . شماره 1
10- افشاری ، زهرا وابراهیم آشتیانی .تجزیه جنسیتی بازار کار در ایران  ، فطلنامه پژوهش زنان ،تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات زنان دانشگاه تهران. 1380
11- فرشاد مهر، فریبا . نگاهی به حضور مدیریتی زنان در ایران وجهان .فطلنامه فرهنگی و پژوهشی ریحانه ،تهران : مرکز امور مشارکت زنان. 1383،شماره 7
12- روزنامه ایران ، خردادماه 1384
13- فراستخواه ، مقصود «  زنان ، آ موزش عالی وبازار کار» ، فطلنامه پژوهش زنان ،تهران : مرکز مطالعات و تحقیقات زنان دانشگاه تهران،1383. دوره 2 ،شماره 1 .
14- جواهری ، فاطمه – قضاتی سرو ر. موانع کارآفرینی زنان .مجله جامعه شناسی زنان . دوره پنجم . شماره 2  
15- احمدی نیا ، شیرین . عوامل موثر برمشارکت زنان . نانه انجمن جامعه شناسی .شماره 4 .سال 1380
 
 
 

این مقاله توسط مدیر انجمن جامعه شناسان بدون مرز انتخاب شده و در سایت آنان قرار گرفت