ظهور غرب در نقش نیروی غالب دنیای مدرن، یک دنیای غرب محور را پدید آورد که به موجب آن ایده غرب تبدیل به واقعیتی برای سراسر دنیا شد.

غرب محوری فقط یک مساله اقتصادی یا اندیشه نظامی نیست، بلکه این موضوع در عرصه‌های گسترده و متنوعی همچون فرهنگ، هنر، آگاهی تاریخی، فلسفه، طراحی شهری، معماری، علوم انسانی، علوم، امپریالیسم، رمان‌ها، سلیقه و طبقه‌بندهای اجتماعی خود را نشان می دهد. نشانه آن هم بیرون راندن دیگران به حواشی تاریخ بشر است.

غرب محوری مساله‌ای جهانی است که سعی دارد جهان تک‌قطبی را به وجود آورد. به این جهت کشورهای دیگر در حاشیه قرار می گیرند که این به حاشیه راندن می‌تواند اقتصادی، سیاسی، فکری یا هنری باشد.

دنیای غرب امروزه برا ی گسترش نفوذ خود بعد از دوره استعمار سنتی امروزه با استفاده از رسانه‌های پرمخاطب جهان و تحت تأثیر قطب‌های ثروت و قدرت استعمار فرهنگی جدیدی شروع کرده و خبرها را براساس منافع خودشان تنظیم می کند.

در فضای نوین رسانه ای، شاید بیشترین تعامل دیپلماتیک را دیپلماتهای مجهز به تکنولوژی های نوین ارتباطات و اطلاعات با مخاطبان جهانی داشته باشند. چرا که در غیر این صورت رسانه ها پیش از آنها گستره دیپلماسی و سیاست خارجی را به تحریریه کانالهای رادیویی – تلویزیونی، روزنامه ها، سایتها و سایر رسانه ها می کشانند.

کمتر دولتی را می توان یافت که بتواند با سرعت شگفت انگیز رسانه های جهانی، به ویژه رسانه های تصویری در سیاست خارجی، حرکت کند.

رسانه ها بازیگران غیردولتی سیاست گذار خارجی امروز کشورها هستند که فعالیت آنها را نه می توان کنترل کرد و نه می توان نادیده گرفت.

آنها در گفتمان سنتی سیاست خارجی، تغییر و تحولات بیشماری ایجاد کرده اند و دولت ها را به تحول در تصمیم گیری و اجرای سیاست خارجی وادار کرده اند.

تردیدی وجود ندارد که امکانات مالی و فنی برخی قدرت‌های جهانی، زمینه مناسبی برای تسلط نسبی آنها بر فضای رسانه‌ای جهان فراهم کرده است ، ولی آنچه مهم به نظر می رسد مدیران این شبکه ها هستند که در پشت پرده سیاست‌گذاری‌های جهانی قرار دارند.

پخش سخنرانی‌های ضد آمریکایی وضد اسرائیلی ، تظاهرات ضـد جـنـگ در آمریکا و افشاگری‌ها، رسوایی‌های زندانهای ابوغریب و گوانتانامو و سیاستمداران آمریکا توسط رسـانه‌های غربی ، یک نمونه از رفتار رسانه های آمـریـکـایـی اسـت که با پـخـش مـستقیم آن ، در مخاطبین خود این اعتماد را می سازند که این رسانه ها می تواند به عنوان رسانه ای در راستای بی تعصبی و پیش داوری حرکت کند ، به همین خاطر است که مردم جهان به جای «پرس تی وی یا العالم » شبکه هایی همچون CNN و BBC را می بینند .

با توجه به اینکه ایالات متحده آمریکا با هزینه کردن ده ها میلیون دلار برای راه اندازی و تامین رسانه های فارسی زبان خارج از ایران که برای ایرانیان داخل کشور فعالیت می کنند،

صدا و سیما نیز سرمایه گذاری هنگفتی برای راه اندازی چنین شبکه هایی کرده است ؛ برای مثال پخش برنامه های شبکه سحر با زبانهای مختلف از جمله انگلیسی، فرانسوی، کردی و اردو و را ه اندازی شبکه العالم و پرس تی وی وارد مرحله جدیدی شده است.

امروزه برنامه های صدا و سیما در راستای سیاست های خود گسترش ایدئولوژی و دیدگاه های کشورمان است که علاوه برصدور دیدگاه هایش به کشورهای منطقه، بتواند نظریاتش را در کشورهای اروپایی و آمریکا نیز گسترش دهد.

مهمترین وسیله برای رسیدن به این هدف راه اندازی شبکه های تلویزیونی عربی زبان همچون "العالم" (شبکه خبری 24 ساعته به زبان عربی) بوده است که در جریان سقوط صدام حسین آغاز به کار کرد.

این شبکه با کیفیت بالا از نزدیکی مرز میان ایران و عراق مخابره می شود، در زمانی که بحث ها و گفتگوها درباره این جنگ و پیامدهای آن در جریان بود، گوی سبقت را از دیگران ربود،چرا که تاثیرگذاری این شبکه بلافاصله پس از تاسیس در عراق احساس می شد.

اما هنوز بسیاری از سیاستمداران ایرانی نسبت به نفوذ برخی رسانه‌ها ابراز نگرانی می‌کنند و حتی رئیس جمهور ایران اخیراً اعلا‌م کرده است که بیش از 80 درصد پوشش رسانه‌ای جهان، در اختیار یکی دو قدرت زورگوست.

اظهارات رییس جمهور در اجلاس اتحادیه ABU نشان از آن دارد که کشورمان تا چه اندازه نقش رسانه ها را در تحریک و تاثیرگذاری بر افکار جهان عرب و دیگر کشورهای منطقه جدی می گیرد.

گسترش ارتباطات و سرمایه گذاری کشورهای غربی نشان دهنده آن است که مدیران باید در حرکتی نو و تاثیر گذار، باید شروع به ساختن برنامه های کنند تا بتواند حداقل تاثیر پوشش رسانه ای غربی به کمترین حد خود برسانند.

ولی چگونه مدیران تصمیمات سیاست خارجی را به اندیشه‏هایی که محیط رسانه می‏سازد، پیوند می دهند؟ آنها چگونه تلاش می کنند تا نظرات مناسب را انعکاس دهند یا طرحی را در منازعات سیاسی که قسمتی از گزارشهای شان است، تدارک بینند؟ این به وسیلةمدیریت رسانه حاصل می‏شود.

بعلت افزایش مخاطبین برنامه ای رادیو و تلویزیونی امروزه سرمایه گذاری در بخش رسانه ای بسیار تاثیر گذارتراز فنون جنگی است و از طریق این برنامه هاست که می توان مرزهای شکاف کشورها را کم کرده و از طریق جا دادن ارزش های مورد نظر در دل مخاطبین زمینه نفوذ خود را در آن کشورها فراهم آورد.

چرا که امروزه رسانه ها در دنیای امروز مهمترین عامل ارتباطی و نفوذ در میان جوامع محسوب می شوند و در تعاملی دو سویه با مخاطب، به نوعی شکل دهنده و سازنده افکار هستند.

بخاطرهمین است که بیشترین شبکه های اطلاعاتی– ارتباطی سرمایه و مراکز آنها در سراسر جهان آمریکایی است ؛ به طوریکه 70 درصد تمام برنامه های تلویزیونی تولید شده در جهان ، 90 درصد اخبار دیداری ، 82 در صد تجهیزات الکترونیکی و اطلاعاتی و 90 درصد اطلاعات ذخیره شده در رایانه ای آمریکایی است و این کشور سعی دارد تا همچنان خود را از طریق شبکه های همچون فاکس نیوز برترین و تاثیر گذارترین رسانه دیپلماتیک معرفی کند.

و این تلاشی است برای تاثیرگذاری بر محیط سیاسی از طریق رسانه، درست در زمانی که با قدرتهای سیاسی مخالف، که به همان اندازه بر رسانه تاثیرگذارند، رقابت کند.

تمام سیاست مداران می دانند که امروزه با برخورداری از توانایی اتخاذ روشهای سازمان یافته و جمعی، نظم دیپلماتها در تمام جهان دستخوش تحول می شود و وقتی دولت‏ها در کنترل وقایع دیپلماتیک موفق شوند،از درجة بالایی مشروعیت مردمی بهره‏مند می شوند.

این است که دیگر نمی توان با زاویه دید دهه های قبل به دنیای دیپلماتیک امروز نگریست، به دنیایی که دیپلماسی آن با یک کلیک، ظرف چندثانیه با سرعت وارد اتاق ما می شود. شاید فردا همه به تصویرهای دیپلماتیک رسانه های جهان بسنده کنند.


دیدن اصل مقاله : اینجا کلیک کنید