در دو دهه اخير با تغییرات خانوادگي ديگر جايي براي ديدگاههاي ارتجاعي درباره نقش اجتماعي دختران و پسران باقي نمانده است و دختران که از مهمترين لايه هاي اجتماعي بشمار مي روند امروزه براي دست يابي به آمال و آرزوهايشان در جست وجوي مسيرهاي تازه اي هستند.

دختران و پسران كه دو قطب اصلی توده هاي اجتماعي هر جامعه را تشكيل مي دهند نيازهاي متفاوت و اساسي دارند ولی دنياي دختران آكنده از شك وترديد است و آنها هرروز براي دستيابي به اهدافشان در مقایسه با پسران مسيري تازه ای را جست وجو مي كنند.

اگرچه مشكلات و معضلات دختران در جامعة ما از معضلات جامعة زنان ايران جدا نيست اما اين قشر خاص در جوامع پيشرفته از اهميت ويژه اي در نظامهاي سياسي و اجتماعي و … كشورها برخوردار است .

در تركيب بندي اين لايه درمي يابيم كه نياز امروز و فرداي دختران در بسياري از جهات متمايز از قطب مقابل است . نمي توان نيازهاي امروز اين قشر جهت آماده سازي آنها براي آينده را در مطلب اجمالي حاضر بررسي كرد اما به آنچه كه مي توان نيازهاي اساسي در كوتاه مدت ، ميان مدت و بلند مدت نام برد گستره اي از تجديد نظرها و توجهات ويژه برابعاد مختلف ، جامعه و قواي سه گانه را مي طلبد .

دختران در فضايي  که می فهمند پدر ومادر آنها را به اميد پسر به دنيا آورده اند سعی می کنند ، موجوديت خود را توجيه مي كنند، بطوریکه اکثریت دختران جوان باورهاي كليشه اي مردانه را مي پسندند و ميزان اين رضايت مندي ۴۹/۴۹ درصد از دختران را در بر گرفته است.

در جامعه ما هنوز تحليل جنسيتي و نگرش توسعه يافته فرهنگي نسبت به جنسيت به خوبي تكامل نيافته است ، بنابراين دستاوردهاي اجتماعي و فرهنگي و رواني پسران مثبت تر از دختران ارزيابي مي شود. تأثير اين نگرش سبب مي شود كه دختران در ارزيابي خود و تحليل شخصيتي خویش دچار اين توهم شوند كه اگر پسربودند شايد موفقيت هاي بيشتري داشتند در حالي كه اين تنها يك سوگيري غلط و كليشه اي است.

۸۸ درصد مادران ايراني نیز در دوران شكل گيري هويت جنسي دخترانشان، آنها را به دوري از استقلال و خود كفايي تشويق مي كنند و دختران آرامشي كاذب را تجربه مي كنند.

پژوهش های صورت گرفته در زمينه باورهاي جنسي دانش آموزان نشان می دهد که يكي از دلايل ترك تحصيل و عقب ماندگي دختران در فراگيري بايسته هاي زندگي ، در محتواي كتابهاي درسي دوره ابتدايي است.

در اين كتابها اصولاً نقش هاي منفعل و كاملاً سنتي برعهده زنان و دختران گذاشته شده است و پیدا کردن شغل خارج ازمنزل که مختص مردان بوده است امروزه بزرگترين آرزوي دختران است که ۴۲/۶درصد دختران جوان به آن انديشه مي كنند و بیشتر آنها پیدا کردن شغل را برای خود تبعیض آمیز می دانند چنانچه ۶۰ درصد دختران اين باور را پذيرفته اند كه كارفرمايان حتي در شرايط برابر استخدام مردان را برزنان ترجيح مي دهند.

امروزه دختران از نظر اقتصادي موقعيت خوبي ندارند و اگر توسعه اقتصادي ، مديريتي و برنامه ريزي را براي آن ها فراهم نكنيم، بايستي تنش هاي پيوسته اين تحول را هم منتظر باشيم در حالي كه اگر بتوانيم زمينه هاي مناسب استفاده از اين پتانسيل را ايجاد كنيم استفاده هاي فراواني از آن خواهيم برد.

تا پيش از تحولات اجتماعي اعتراض خاموش دختران تنها تاكتيك مناسبي بود كه آن سالها براي دست يافتن به موفقيتهاي كوچك به كار مي بستند، اما نسل دختران امروز ايران با رفتارهايي بعضاً تناقض آميز در پي كسب جايگاه سزاوار خود است.

در این میان مهمترين مسأله دخترها عدم رعايت عدالت در رفتار با دختران و عدم احساس امنيت لازم در ارتباطات اجتماعي، عوامل بيروني وتأثيرگذاري هستند كه باعث مي شوند دختري احساس كند كه اگر پسر بود بهتر مي توانست از فضاي زندگي اش استفاده كند.

این است که دختران دانشجو در مقايسه با ديگران كمتر به كليشه هاي جنسيتي ايمان دارند، آنها در طول سال هاي اخير به سمت تساوي گرايش پيدا كرده اند.

در دهة اخير كه تقريباً فضاي سياسي ايران متحول شده به تبع آن جنبش زنان براي اخذ مطالبات خود تكاپوي زيادي از خود نشان داده است . دختران امروز مطالباتي دارند كه شايد ظرفيتهاي سيستمي و ساختار موجود به سختي به آنها توجه كند و اين همان عاملي است كه باعث مي شود عده اي كه شخصيت راديكالي تري دارند با سماجت بيشتري جهت احقاق حقوق خود ، تلاش ورزند كه مصداق آنرا مي توان به سطح قبولي در دانشگاهها و موفقيتهاي اقتصادي و … دختران در ايران نام برد .

دختران كه در حال حاضر از سطح آسيب پذيري بالايي در جامعه برخوردارند، نيازمند توجه خاص ابزارهاي حقوقي و دولتي هستند . اين نكته مسلم است كه بدون پرداختن به امور مهم اين قشر، جامعه در اضمحلال قرار مي گيرد و وضعيتهاي قرمز را افزايش مي دهد و اگر از زواياي مختلف به اين قطب مهم جامعه نگاه كنيم در مي يابيم كه حساس ترين لايه اي كه مي تواند آينده ساز باشد دختران امروز هستند .